روشهای ژئوفیزیکی نقش مهمی در آشکارسازی ساختارهای مدفون و تعیین آگاهانه محل حفاری و صرفه جویی در زمان و هزینه دارد. این روش پنج سال پیش در اطراف تخت جمشید آغاز شد و امسال با بررسی داده های این روش در پنج سال گذشته، مفید بودن استفاده از آن اثبات شده است.
دانش ژئوفیزیک به عنوان یکی از علوم زمین، دارای بخشهای گوناگونی است. مانند بخشی که به مطالعه زمین لرزه ها میپردازد. بخش دیگری از دانش ژئوفیزیک، ژئوفیزیک اکتشافی است. پیشینه کاربرد روشهای ژئوفیزیکی در باستان شناسی به چند دهه قبل باز میگردد. نخستین بار در اواسط دهه 1940 از این روش استفاده شد و سپس در شروع دهه 1950 با تمرکز بر روش مغناطیس سنجی این فعالیتها به انجام رسید. استفاده از روشهای لرزه نگاری با قدرت تفکیک بالا، روشهای رادار زمینی و ماهواره ای و همچنین تصویربرداری با پرتوهای فروسرخ از دهه 1980 در دسترس باستان شناسان قرار گرفته است. آشکار سازی ساختار معماری مدفون در خاک، مشخص کردن پلان بناهای مدفون، مشخص کردن بقایای پی ها و دیوارها و تعیین جنسیت آنها از قبیل خشت، آجر و سنگ، مشخص شدن بقایای مدفون راهها، سنگفرشها و آجرفرشها در زیر زمین از مزایای استفاده از این روش است.
تعیین محل آرامگاهها، پل ها و خندقها، محلهایی که در گذشته خاکبرداری شده و سپس با رسوبات جدید پر شده باشد، تعیین محل کوره های پخت سفال، کوره های ذوب فلز، محل خاکهای سوخته و خاکستر و تعیین محل چاله های باستانی، گورخمره ها و خمره های بزرگ نگهداری مواد غذایی از دیگر ویژگیهای روش ژئوفیزیک در باستان شناسی است.
در استفاده از روشهای ژئوفیزیکی، محدودیتهایی نیز وجود دارد. وجود آلودگیهای آهنی در خاک، کابلهای برق و فنس کشیهای موجود در منطقه مانع استفاده از این روش میشود. از روش ژئوفیزیک در شناسایی محوطه های تخت جمشید، تنگه بلاغی، شهر استخر، دشت حلقه مرودشت، جرجان و محوطه ربط در نزدیکی سردشت استفاده شده است.
مصاحبه با بابک امین پور ( باستان شناس )
گزارش میراث آریا
بر گرفته از بلاگ تخت جمشید